استان کرمان در جنوب شرقی ایران واقع شده و از شمال بااستانهای خراسان و یزد، از جنوب با استان هرمزگان، از شرق با سیستان و بلوچستان و از غرب با استان فارس همسایه است.
مساحت این استان در حدود 175069 کیلومتر مربع و پس از استان خراسان دومین استان پهناور کشور میباشد که در حدود 11 درصد از خاک ایران را در بر گرفته است.
این استان یکی از مرتفعترین استانهای کشور و شهرستان بافت آن با 2250 متر ارتفاع از سطح دریا مرتفع ترین شهرستان استان میباشد.
ارتفاعات این استان از رشته کوههای مرکزی ایران چین خوردگیهای آتشفشانی آذربایجان شروع میشود و تا بلوچستان امتداد دارد و دنباله آن چندین بار در فلات مرکزی به وسیله حوزههای پست داخلی و کویر قطع میشود.
رشته کوههای مرکزی در این منطقه دشتهای وسیع استان را از یکدیگر جدا میسازند. این کوهها به طور کلی دو رشته عمده هستند که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شدهاند و مهم ترین آن رشته کوههای بشاگرد کوهبنان است.
این رشته کوهها دنباله کوههای جندق و بیابانک هستند که تا کرمان و بم گسترش یافتهاند. رشته دوم کوههایی هستند که از یزد تا کرمان و چال جازموریان کشیده شدهاند و به موازات رشته اول امتداد دارند. سابقه سکونت و استقرار انسان در سرزمین کرمان به هزاره چهارم قبل از میلاد میرسد.
دنباله نوشتار
استان سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود ۱۸۱۷۸۵ کیلومتر مربع پهناورترین استان کشور میباشد، که با قرار گرفتن در بین ۲۵ درجه و ۳ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی از خط استوا و ۵۸ درجه و ۵۰ دقیقه تا ۶۳ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ، از نظر جمعیتی از کم تراکمترین استانهای کشور است.
دنباله نوشتار
به اتفاق راهنما به سمت روستای طبل و جنگل هاي حرا رفتيم. در انتهاي جاده اي که به سوي منطقه جنگلی کشيده شده، ساختماني قرار دارد که استفاده هاي چند منظوره اي از آن مي شود. هم فروشگاه است، هم نگهباني و هم استراحت گاه. البته ظاهرا استراحت گاه آن عمومي نيست. پشت ساختمان که رو به جنگل است، مکاني کوچک و مسطح ساخته شده که امکان برافراشتن چند چادر در آن به خوبي وجود دارد. در نگاه اول
دنباله نوشتار
صبح روز 89/12/29 ساعت 5 صبح بود که حرکت کردیم در این سفر با دو اتومبیل پراید که یکی خانواده خودم و دیگری خواهر و شوهر خواهرم بود راهی شدیم مسیر رفت ما عبارت بود از اصفهان (محل سکونت) به سمت نایین- میبد -یزد -مهریز شهر بابک-سیر جان حاجی آباد و بندر عباس که جمعا حدود 1100 کیلومتر بود ساعت حدودای 8 صبح بود که نزدیکای یزد داخل یک پارک جهت خودن صبحانه نیم ساعتی توقف کردیم و بلا فاصله به ادامه مسیر پرداختیم چون می خواستیم قبل از تاریکی هوا به بندر عباس برسیم
ناهار را هم در شهر بابک که قبلا همسر عزیز اینجانب آماده نموده بودن جاتون خالی میل کردیم و کمی استراحت کرده و دوباره راهی شدیم ساعت حدودای 7 بعد از ظهر بود که وارد بندر عباس شدیم و به دنبا محل اسکان نوروزی گشتیم چون چادر مسافرتی همراه خود برده بودیم با کمی پرس و جو محل مورد نظر را پیدا کردیم که در کنار ساحل بود و بابت ورودی از هر ماشین 4000 هزار تومان گرفتند وقتی داخل کمپ شدیم خیلی شلوغ بود و 20 دقیقه ای وقت صرف کردیم تا محل مناسبی را برای چادر زدن پیدا کردیم چادر را برپا کردیم و به دنبال شام راه افتادیم که در همان کمپ چند محل برای اغذیه فروشان دست کرده بودند ما هم جاتون خالی چند تا ساندویچ فلافل گرفتیم و از همان فروشندها مسیر بردن خودرو به جزیره قشم را سوال کردیم که اکثرا بندر پل را پیشنهاد کردن بعد از خوردن شام رفتیم برای خوابیدن که موقع سال تحویل که فکر میکنم حول و هوش ساعت 3 بامداد بود بیدار شویم که بعلت خستگی راه بیدار نشدیم صبح ساعت 6 چادرها را جمع کردیم و به طرف بندر پل که فکر کنم 90 کیلومتری بود رفتیم در بندر پل با صف نسبتا طولانی خودروها مواجه شدیم که حدود 40 دقیقه ای معطل شدیم تا سوار لندیگراف شدیم فکر میکنم برای سوار شدن 14000 تومان پول دادیم و نیم ساعتی روی آب بودیم تا به بندر لافت در جزیره قشم رسیدیم و از آنجا به سمت خود قشم که 60 کیلومتری بود راه افتادیم در قشم به پارک زیتون که محل اسکان مسافرین نوروزی بود رفتیم که آنجا هم شلوغ بود موقع ظهر شده بود و باز هم باید فکر شکم را میکردیم که یکی از بزرگترین دردسرهای مسافرت به شمار می آید داخل پارک رستوران بود از آنجا ناهار تهیه کردیم که البته زیاد تعریفی نداشت و خوردیم ساعت 4 بعد ازظهر به داخل شهر قشم رفتیم که مشخصا اولین جایی که خانمها سراغ آن را میگیرند پاساژها هست خلاصه تا شب در پاساژها تابیدیم قیمتها نسبت به اصفهان زیاد تفاوتی نداشت برای همین از آنجا خرید آنچنانی نکردیم باز شب شد و موقع شام وای ............ صبح روز بعد به سمت درگهان رفتیم که پر از پاساژهای بزرگ است و قیمتهای آنجا نسبت به خود قشم ارزانتر بود آنروز را کامل در درگهان و بازارهای آن سپری کردیم و روز بعد هم تا ظهر که خلاصه کفگیر به ته دیگ خورد تا خانمها رضایت دادند به همین خاطر فقط توانستیم به جنگلهای حراء بریم و نتوانستیم از جاهای دیدنی دیگر جزیره دیدن کنیم ماشینها دیگر کیپ شده بود از لباس و وسایل خریدار شده خلاصه ساعت 2 بعد از ظهر بود که بسمت بندر لافت جهت خروج از جزیره راه افتادیم که باز هم مشکل شلوغی صف سوار شدن به لندیگراف را داشتیم در بندر پل شوهر خواهرم گفت اینبار از سمت شیراز برگردیم که قبول کردم و به سمت لار رفتیم شب بود که به شیراز رسیدیم وشب را در پارکی سر کردیم که تا صبح یخ زدیم صبح روز بعد به تخت جمشید رفته و از آنجا دیدن کردیم و به سمت اصفهان راهی شدیم شب نیز به اصفهان رسیدیم و سفری 5 روزه را به پایان رساندیم.
منبع
وبلاگ خاطرات سفر با خودروی شخصی
شهر بندرعباس مرکز استان هرمزگان در جنوب ایران است. شهر بندرعباس در بخش مرکزی شهرستان بندر عباس قرار دارد.
بندر عباس یکی از بندرهای جنوب ایران است و نام پیشین آن بندر گمبرون بودهاست. بندرعباس اکنون بزرگترین بندر ایران است.در تقسیم بندی منطقهای ایران بندرعباس جزو منطقه جنوب محسوب میشود. درصد بسیار بالایی از ترانزیت کالا از طریق بنادر شهید رجایی و باهنر صورت میگیرد.فاصله بندرعباس تا تهران ۱۳۳۳ کیلومتر میباشد. جمعیت این شهر در فصلهای سال متفاوت میباشد.بندرعباس به دلیل شرایط خاص خود همواره پذیرای مهمانان زیادی از اقصی نقاط ایران میباشد.
دنباله نوشتار
جزیره کیش یکی از جزایر خلیج فارس واز توابع شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان وجزء مناطق ویژه گردشگری واقتصادی ایران می باشد.
دنباله نوشتار
موقعيت و وسعت
اين استان در جنوب ايران واقع شده ، وسعت آن 8/68475 كيلومتر مربع است و بين مختصات جغرافيايي 25 درجه و 35 دقيقه تا 28 درجه و 57 دقيقه عرض شمالي و 52 درجه و 41 دقيقه تا 59 درجه و 15 دقيقه طول شرقي ( از نصف النهار گرينويچ ) واقع شده است .
اين استان از شمال با استان كرمان ، از جنوب با خليج فارس و درياي عمان ، از جنوب با استان سيستان و بلوچستان و از غرب با استانهاي فارس و بوشهر همسايه است .
از لحاظ وسعت بزرگترين شهر اين استان " بندرعباس " و كوچكترين آن " شهر هرمز " است .
استان هرمزگان به خاطر مشرف بودن بر تنگه استراتژيک هرمز و دارا بودن تقريبا اکثرجزايرايران ازاهميت ويژه اي برخورداراست.
دنباله نوشتار
تاريخچه شهر بندرعباس
تا قبل ازقرن چهارم هجری در حوالی بندرعباس فعلی بندر و روستای کوچکی بنام سورو وجود داشت.در سال 1514 پرتغالی ها اين دهکده کوچک را برای پياده شدن و بارگيری اجناس از خشکی انتخاب کردند.بدليل خرچنگ زيادی که در سواحل اين بندر وجود داشت نام آن را بندر کامارااو يا گامارائو يعنی بندر خرچنگ گذاشتند. نام متداول بعدی يعنی گامبرون به احتمال زياد از لغت پرتغالی گامارائو اقتباس شده است
در سال 1622 ميلادی شاه عباس توانست با کمک انگليسی ها دست پرتغالی ها را از اين بندر کوتاه کند.به افتخار اين پيروزی بندر گمبرون به بندر عباس تغيير نام داد. در تقسيمات فعلی کشوری شهر بندر عباس مرکز استان هرمزگان و يکی از مهمترين مراکز استراتژيکی و تجاری ايران در جوار خليج فارس و دريای عمان می باشد
موقعيت و وسعت
دنباله نوشتار